چــــــــادرخاکی

یا فاطمه شکر خدا که سایه تو بر سر من است...

چــــــــادرخاکی

یا فاطمه شکر خدا که سایه تو بر سر من است...

چــــــــادرخاکی

ازدستورات خداونددرقرآن:
<حفظ حجاب و عفاف،برای مردان و زنان است.>
(برگرفته ازسوره نور آیه 30 و 31)
*حضرت علی (ع)میفرمایند:
<زکاةُ الجمالِ العفاف؛ زکات زیبایی، عفت است.>
<پوشیده و محفوظ داشتن زن، مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایی اوست.>
بنام او
دوستان مهربون واهل دل ام،سلام...
بقول یکی از دوستای خوبم،که در ساختن این وبلاگ خیلی کمکم کردوبسیارازش ممنونم:
*تنها افتخارم اینه که در تمامی عمر،سعی کردم ،چادرم همرنگ چادر،مادرم زهرا(س) باشه!یعنی:خاکی.....*
امیدوارم لحظات خوبی روبادیدن وبلاگم سپری کنید.برای بهترشدن مطالب،دادن نظر،فراموش نشه؟!
***رزمنده ای کـه در فـضای سایبر می جنـگی!!؟
بـرای فـشردن کلیدهای کامپیوتر وضـو بگیر...و بـا نیـت قربه الی الله مطلب بنویس...
بدانکه تومصداق<ومارَمَیت اِذرَمَیت...>هستی..!
تو در شبهای تـاریک جبهه سایبری از میدان مین گناه عبور میکنی...
پس مراقب باش...!!!به شهدا تمسک کن...بصیرتت را بالا ببر که ترکش نخوری...رابطه خودت را با خدا زیاد کن...با اهل بیت یکی شو...
و در این راه گوش به فرمان آنها باش...!***
(عـالـم مـجـازی هـم مـحـضـر خـداسـت!
یـادمان بـاشـد خـدا یـک کاربر همیشه انلاین ایـنـجـاسـت!
تـک تـک کـلـیـک هـایـمان را مـی بـیـنـد پست هایمان را می خواند!
حـواسـمان را جـمـع کـنیم!
شـرمـنـده اش نـشـویم نه شرمنده او و نه شرمنده مولایمان مهدی فاطمه!)
در ضمن مطالبی که با لفظ"ظهور،کربلا،شهادت"تموم میشن خط خطی های خودمه
مواظب خوبیهاتون باشید.التماس دعا...
ظهور،کربلا،شهادت
****دخترخاکی****

۳۰
مهر ۹۴
🌹یارب الحسین علیه السلام🌹

💓قرارعاشقی💓

"ویژه محرم"

دلدادگی بایاران وفرزندان امام حسین ع🌷🌷

شب هشتم محرم

شب جوونهاست شب حاجت گرفتن وکربلایی شدن😔 رفتین مجلس روضه آقا دعا برا فرج یادتون نره ها👌

حالا بریم یکم عشق بازی کنیم با حیدرکربلا 🌹جوون خوش قد وبالای حضرت سیدالشهداع🌹

💠 سلام✋ منو همتون می شناسین أشبه الناس به پیغمبرم🌷.خَلقاًوخُلقاً....

هروقت بابام دلش برای جدش رسول الله🌷 تنگ می شد می شست خیره می شد به من😊آره من علی اکبرم🌹

علی بن حسین بن علی هستم.

درواقعه ی کربلا اولین نفری بودم ازبنی هاشم که از پدرم اذن میدان گرفتم.وپدرم هم بلافاصله فرمودند:

فأذن

راستی یه نکته ای بگم شاید کمترشنیده باشین در واقعه ی کربلا برای دونفر أمان نامه آوردن یکی برای عموجانم عباس  ودیگری هم برای من.....

مردکی ازشام اومد و برای من به اصطلاح خودشون أمان نامه 📄آوردن چون که می گفت توباخلیفه خویشاوندی داری اگرمی خوای برات أمان نامه📄 بگیریم وهرجا دوست داشتی برو.

حالا من رو بگو😔عصبانی وناراحت من کجا وخلیفه ی ننگین شما کجا!!؟؟؟

البته بیراهم نمی گفتن

من از جانب مادرم یه نسبتی با ابوسفیان داشتم.

مادرمن لیلا🌺 دختر"ابی مره ی ثقفی"است.که مادر ابی مره ی ثقفی دختر ابوسفیان بوده.....

درهرحال من به اون أمان نامه اونها محلی ندادم خب آخ خویشاوندی با رسول خدا🌷 رو رها کنم وبرم سمت ملعون صفتها...

💠4

♻💠♻💠♻💠♻💠


♻💠♻💠♻💠♻💠♻

💠

💠

💠 هنگامی که رفتم برای إذن گرفتن از پدرم

امام ع اینگونه باخود نجوا می کرد:

خدایاشاهدباش جوانی🌹 به سوی این قوم می رود که در خلقت واخلاق وگفتار شبیه ترین مردم به پیامبر🌷توست وهرگاه مشتاق سیمای رسول🌷 تو می شدیم به چهره اش می نگریستیم.


 ✨حالا ازحق نگذریم نمی دونید اونجا بابام حسین ع🌹

چی کشید!!؟؟

به امام صادق ع عرضه داشتند،بهترین لذت برای یک پدر چیه؟

گفتند:

وقتی ببینه بچه اش خوش قدوبالاشده و جلوش راه می ره.

 اون لحظه آخرهم پدرم نگاهی مأیوسانه به من انداخت وچشمانش را به زیر انداخت وگریست.....

♻ اما بریم سرقصه ی آسمونی شدنم که حرف خیلی زیاد.....

در روز عاشورا در اولین یورش👊 به دشمن وجنگ نمایانی که از خود نشان دادم ۱۲۰نفر از اونها رو به هلاکت رسوندم اما دیگه طاقت نداشتم وبرگشتم پیش مولا وپدرم حسین ع🌹وعرضه داشتم:

ای پدرجان تشنگی مراکشت وسنگینی اسلحه مرابه زحمت انداخته آیاجرعه ای آب هست که به من بدهی؟؟

بابای عزیزم🌹تواین لحظه گریستند وفرمودند:

إی أمان پسرم از کجا برایت آب بیارم اندکی دیگر مبارزه کن،دیری نمی گذرد که جد بزرگوارت🌷زیارت خواهی کرد وتوراازآبی سیراب کند که هرگز تشنه نشوی.

✨در روایتی دیگرکه در کتاب مقتل معصومین آمده این لحظه رو اینگونه بیان می کند👇👇👇✨

امام حسین ع گریست وفرمود:

پسرم زبانت را بیاور.زبان من را مکید وانگشتر💎 خودشون رو به من دادن وفرمودن این انگشتر💎 را در دهانت نگهدار وبه میدان نبرد برگرد.امیدوارم پیش ازغروب جدت باجام سرشارخود سیرابت کند آنگونه که پس ازآن هرگز تشنه نشوی.

💠 ومن دوباره به میدان نبرد بازگشتم.(البته کمی ناراحت بودم😔😔آخ لبهای مولا وامام زمانم🌹 وپدرگلم ازلبهای من هم خشک تربود اون لحظه خیلی لحظه تلخ وسختی بود)دوباره تعدادی از اونها رو به هلاکت رسوندم تا اینکه خبیثی به اسم "مره بن منقذ عبدی"👹 برای من کمین گذاشت وباخودش می گفت:گناه عرب به گردنم باش اگر داغش رو به دل مادرش نگذارم

نانجیب👹ضربه ای برفرق سرم زد ومن هم افتادم روی اسب🐴 ودست برگردن اسب🐴 به جایی که سمت خیمه های خودمان بروم به سمت لشگردشمن رفتم واینجا بود که هر نانجیبی که می رسید یه ضربه بر من وارد کرد.

وشاید من تنها شهیدی باشم در کربلا که تعبیر "إربأ إربا" یعنی بدن قطعه قطعه 😔شده براش استفاده شده است.

💠 اما حالا پدرم ومولایم حسین ع🌹به بالین من آمد.

صورت به صورت من گذاشت وفرمود"انی علی الدنیا بعدک العفا"

یعنی پس ازتوخاک براین دنیا باد.

آنگاه مشتی ازخون پاک مرا گرفت وبه آسمان افشاند.قطره ای هم برنگشت.(مقتل معصومین ع جلددوم صفحه ی۳۵۳)

✨درنقلی دیگر آمده است✨

پدرم بااسب نیامد به سمت من با قدم آمدودوزانودوزانو خودش رو آورد کناربالین من و آنقدرگریست که عده ای گفتند:او(امام حسین ع)وفات کرد.

🌺عصای پیری بابا مقابلم نشکن🌺

🌺توان بده به من_ناتوان علی اکبر🌺

از اینها سخت تر ودردناک تر برای بابام🌹این بود که به محض رسیدن به بالین من لشگر شروع کردبه هلهله کردن وخندیدن،شاید اگرعمه جانم زینب نمی اومد بال

ای سر من بابام همین جا کنار من جون می داد.

به محض آمدن، عمه أم خودش رو انداخت روی من واین باعث شد که بابام زیر بغل عمه رو بگیره وببره به سوی خیمه زنان

وبعد امام ع به جوانان بنی هاشم امر نمود پیکر من را به کنار خیمه ها ببرند.


جوانان بنی هاشم بیایید

علی رابر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم

علی رابر در خیمه رسانم


💠 🌺ای تازه جوان من،ای راحت جان من

ای سرو_دل بابا،ببین قد کمان من🌺

🌺جسمت به زمین مانده،من خسته ودرمانده

عالم همه درهم ریخت،ازآه وفغان من🌺

🌺یکباردگراینجا،لعل لب خود بگشا

بامن توبگوبابا،ای روح وروان من🌺

در آخر هم برای همتون مخصوصا شما جوونها زیارت قبربابام امام حسین ع🌹رو آرزو دارم

من هم پایین پای پدرم ومولایم امام حسین ع🌹به خاک سپرده شده ام.


السلام علیک یااباعبدالله الحسین ع

السلام علیک ورحمه الله وبرکاته....


💠 قرارعاشقی های💐 عزیز ممنون از همراهیتون

راستش دلم نیومد حالا که امشب عشق بازی کردیم با جوون ابی عبدالله ع🌹 از علی اکبرهای امام خمینی چیزی نگیم ویاد نکنیم.

اونهایی که یه عده شون سر دادن پا دادن جون دادن یه عده دیگشون تیکه تیکه شدن

یه سریهاشونم اصلا پیکری ازشون نموند.

یاد همشون بخیر

شهیدی اومد توخواب داداشش وازش خواست که پنج شنبه ها سرمزار او نیان

 می دونید چرا!!؟؟

آخ گفته بود ما شبهای جمعه همه ی شهدای جوون میهمان علی اکبر امام حسینیم وقتی شما می یاین سرمزارم من مجبورم پیش شما باشم واز مهمونی جا می مونم.

بله دوستان هم چین جایگاهی👆👆دارند شهدای ما

حالا ما چقدر این روزها برای رهبرمون مثل علی اکبرهای خمینی کبیر هستیم.سرتون رو دیگه درد نیارم.....

یاعلی

التماس دعا


🔹گروه تحریریه فرهنگ شهادت🔹

۹۴/۰۷/۳۰

نظرات  (۱۰)

ای ماه تابانم یاسین قرآنم
خیمه پریشان شد گیسو پریشانم

خرامان خرامان می روی سوی میدان
علی جان علی جان می بری از حرم جان

جان جان  چان بابا  علی جان

مهل المهلا  گل لیلا   گل زهرا   گل بابا

سرو و سپیدارم یار علمدارم
رفتی نشد بابا چشم از ت بردارم

سوار رشیدم از پی تو دویدم
امیدم امیدم از تو من دل بریدم

جان جان  جان بابا  خمیدم

مهل المهلا  گل لیلا   گل زهرا   گل بابا


التماس دعا

 یا حسین (ع)

[گل]در کربلا.... امروز چهارشنبه هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری

 

 هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عده ای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامه ی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند.

 

 ملاقات امام(ع) با عمرسعد:

 

حضرت فرمود:« ای پسر سعد! ایا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت فرمود:« تو را چه می شود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد...گمان می کنی که به حکومت ری و گرگان خواهی رسید؟ به خدا سوگند چنین نیست و به آرزویت نخواهی رسید.»

 

 عبیدالله طی نامه ای عمر بن سعد را تهدید به عزل و برکناری کرده، می گوید:« اگر از فرمان من سر باز زنی، مسئولیت لشکر را به شمر بن ذی الجوشن واگذار خواهم کرد.»

 

[گل] سخن امام حسین(ع) با یارانش

 

« ای بزرگ زادگان! صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن می رساند. [گل]

سلام به شما 
ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا ع رو به شما تسلیت میگم
به وبی که توی آدرس اومده و این وب www.mamitra.blogfa.com میتونی سر بزنی و پیام بذاری
۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۳ قرارگاه شهید علیرضا حجتی(خادم الشهدا)
دارد زبانه می کشد این روضه از دلم
گودال ،
تل ،
عطش ،
دل زینب ،
حرم ،
عاقبت قصه ما به "سر" رسید....

سلام و نور..
عزاداریها خالصانه و مورد قبول حق..
در این شبها برای عاقبت بخیری همه جوانها دعا کنید..
در پناه خدا زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج و شهادت..
خدایا به حق  شاهزاده على اکبرع جوانان ما ازفتنه های اخرالزمان ایمن محفوظ بدارومشکل اشتغال وازدواج مسکن ومرکب  همه انان رامرتفع کن
التماس دعای ویژه
یازهرا

حضرت امام هادی علیه السلام فرمودند:
خدای متعال حضرت ابراهیم (عَلَی نَبِیِّنا وآلهِ و علیه السلامُ) را دوست و خلیل خود انتخاب کرد، به خاطر آنکه ایشان بر محمد و اهل بیت گرامیش علیهم السلام بسیار صلوات می‌فرستاد .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

**************************


۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۹:۴۴ دلسوختگان

آفریدند مرا تا که گدایت باشم

سائل دائمی دست عطایت باشم

آفریدند مرا از تو بگیرم عصمت

شیعه چشم و دل غرق عزایت باشم

تا خدا هست تو هم باقی بالله هستی

می شوم مثل تو گر ازشهدایت باشم

چون عزای تو بقای همه دین خداست

آمدم گرمی این بزم عزایت باشم

تو قتیل العبراتی که خدا فرموده:

«ای حبیبم من الله بهایت باشم»

گر نشد زنده بیایم به حریمت مددی

تا که مدفون شده در کرببلایت باشم

اشک ما تلبیه ماست به حل من ناصر

داده ای اذن که این گونه فدایت باشم

شدی آواره که اسلام نگردد تحریف

کاش آوراه این حکم ولایت باشم ...

 

به نام خدا
نشریه اینترنتی وی نور آماده همکاری"به عنوان نویسنده"و همچنین تبادل لینک با شما را دارد
در صورت تمایل اعلام کنید
با تشکر
روابط عمومی نشریه وی نور
یا علی مدد
پاسخ:
سلام
وبتون بازنمیشه
۰۱ آبان ۹۴ ، ۰۵:۱۴ کربلایی سیدسیامک حسینی
سلام عزاداریاتون قبول. لینک شدید ولی آدرس قبلیتون نه جدیده.چون جدید لینک نمیشه ایشااله مشکلشو برطرف کنید اونم لینک میکنم .درپناه سقا یاعلی التماس دعا
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۳ پیام عـــــــدالت، پرتو هـــــــدایت
ترجمه نامه 54 نهج البلاغه:
نامه به طلحه و زبیر که ابوجعفر اسکافی(1) آن را در کتاب مقامات در بخش فضائل امیرالمومنین ع آورد که در سال 36 هجری نوشته و توسط عمران بن حصین فرستاد.

- پاسخ به ادعاهای سران جمل

منتظر حضورتان هستیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">