یا حسین
کربلایم ببرییا نبری، خود دانی...!؟
من دلم سوخته....
گفتم که بدانید فقط....
نام زوار کربلا در لیست... نام من در میان آنها نیست...
من مگر عاشق شما نشدم... جرم و تقصیرمن بگو پس چیست...
باشد آقا قبول گنهکــارم... جز توبخشندهی گناهم کیست...
دل من لکزده برای حـــرم... شب جمعه حرم که مهمانیست...
روضه علقمه ، حدیث وفــا... خود زهرا به روضهها بانیست...
میرساند به روضهها خود را... میزبانی به عهدهی مهدیست...
صفرم اما عدد حسـابم کن... مثل صفر کنار نمرهی بیست...
حرف دل بود با شمـا گفتم... شاعری پیش عشق بی ادبیست...
وصیت کردهام که بنویسند... روی قبرم که با محبت زیست...
بنویسند دلش حسینی بود... خادمی که ، کربلایی نیست...
بنویسند این که خفته به خاک... در عزای حسین قربانیست...
دین من عشق ، عشق آل علی... مذهب شعر من أبالفضلیست...
خواب دیدم در حرم ...
دارم سلامت میدم ...!!
رو بروی گنبدت ...
گویا خیالاتی شدم ...
گر نیایم کربلا...
از غصه میمیرم حسین ...