یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست. . . کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست. . .
سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم. . . لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست. . .
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند. . . بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست. . .
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم. . . بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست. . .
زخم دندان تو و جام پر از خون آبه . . . ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست. . .
بوسه ی جام به لب های تو یعنی این بار. . . خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست. . .
از همان دم پسر کوچکتان باران شد. . . تاهمین لحظه که خون گریه ی باران کم نیست. . .
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم. . . که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست. . .
سید حمید رضا برقعی
شهادت آقا امام حسن عسگری ع تسلیت
هوایش را به باران داد کوچه
خودش را دست طوفان داد کوچه
و اما باز هم طاقت نیاورد
زمین افتادی و جان داد کوچه
دلش تنگ و پر از دردست باران
برایت گریه آوردست باران
بگو این ابرها امشب ببارند
هوای جمکران کردست باران
نیــــــامــــــدی...
شهادت مظلومانه آقا امام حسن عسگری علیه السلام بر قلب نازنین و داغدار حضرت حجة بن الحسن(عج) و همه شعیان و محبین تسلیت.
ممنون از حضور و لطف و دعوت شما..
در پناه خدا زهرایی بمانید.
التماس دعای فرج و شهادت..