شب جمعه زحرم موج کرم می آید
باز از کرب و بلا شیون و غم می آید
امشب انگارهوای دگری خواهم داشت
فاطمه با کمر خم به حرم می آید
پای دعایم با گنه زنجیر گشته " آقا بیا " هایم چه بی تاثیر گشته
من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته
هر جمعه که خورشید در حال غروب است
در چشم من غمگین ترین تصویر گشته
لیلای من کم کم تو را افسانه خوانند مجنون به راه عشق تو تحقیر گشته
آقا بیا تا عشق رنگ و بو بگیرد دنیا بدون روی تو دلگیر گشته
از نوجوانی انتظارت را کشیدم
حالا دگر چشم انتظارت پیر گشته
ترسم که من هم با غم هجرت بمیرم از بس که در امر فرج تاخیر گشته
امروز دنیا در پی موعود باشد شکر خدا عشق تو عالم گیر گشته
باید بیایی تا بگیری انتقامِ
آن سوره ای که با لگد تفسیر گشته
آقا الهی بشکند دست کسی که در کوچه ها با مادرت درگیر گشته
التماس دعا