مادر میان همهمه آرام و بی صدا می دید جسم زخمی فرزند خویش را
دریای صبر و عفت او بی کرانه است تندیس ناب ام وهب در زمانه است
در چهره اش نه رد غمی، در دلش نه آه چون فاتحان به سمت افق داشت گه نگاه
او با وقار خویش به زینب پیام داد تنها نه (صادقم) که چو او صد فدات باد
او قلب دشمنان علی را کباب کرد با عجز و شرم رهبر خود را خطاب کرد
در پیشگاه قدسی ات این تحفه ی وجیز افتد قبول لطف تو! یا ایها العزیز؟
و جواب همه ی جوانان پاک و عاشق خطاب به مادر شهید:
مادر ! فدای لحن ولایت مدار تو پروردن شهید بود یکه کار تو
ما شیعیان فدائی بی چون زینبیم آئین خویش را همه مدیون زینبیم
دلداده ی علی و علی دوستان شدیم بس فخرمان که نوکر این آستان شدیم
صادق اگر چه گفت که شرمنده ام کنون در جسم، جان نبود مرا از یکی فزون
بیرون هوای جان و تن از این سرم کنم جان دوباره پیشکشت ، رهبرم کنم
ما جان واحدیم به راه ولای دوست آماده جانمان، چو تو گردد فدای دوست
تقدیم به مادرشهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری
وبقیه ی مادران شهدا...
. «شاعر:قادر نوجوان»
یا حسین گویان عالم در پناه زینبند
عرشیان مأمور حفظ بارگاه زینبند
گوشه ای از این حرم حاشا که بردارد خراش
تا زمانی شیعیان مردِ سپاه زینبند
التماس دعا