۱۰
شهریور ۹۵
سلام
حرم حضرت آقا دعا گوام....
ان شاالله بزودی نصیب و روزیتون
دست ولی نعمت ز بس مشکل گشا شد
بین قنوتم " ربنا " هم " یا رضا " شد
سجاده ام را پهن کردم رو به مشهد
وقت اذان شرعیه نقاره ها شد
حجاج کعبه بار بستند و دوباره
_نازم به سلطانم_ که حج این گدا شد
با پنجره فولاد گفتم مشکلم را
بیرون نرفته از حرم دردم دوا شد
یک کیسه گندم ، چند تا دانه هزاری
مادربزرگم داد...چون حاجت روا شد
گر چه به زحمت دست دادم با ضریحت
در ازدحام جمعیت آن هم جدا شد
یا بن الشبیبت گریه ی ما را درآورد
خیرت قبول آقای من! روضه به پا شد
خونم میفتد گردنت یک روز آخر
چون تازه داغ دوری کرببلا شد
باسلام مطلب شما در سایت نقل قول انتشار یافت
برای نشر سریعتر مطالب خود بما پیوندید.و مطالب خود را از طریق ورود به سایت و انتخاب گزینه ارسال مطالب برای ما ارسال کنید
باتشکرنقل قول