پیغمبــــــــــرم ؛پدرتــــــــــه
مولای من ؛شوهرتــــــــــه
ارباب من ؛پسرتــــــــــه
مــــــــــــــــــــادر ؛خودم نوکرتم
به فاطمــــــــــه و ابیهــــــــــا
و بعلهــــــــــا و بنیهــــــــــا
ای مــــــــــادر بی تو تنهــــــــــا
تو لحظه های بی کسی
تو کوچه دلواپسی
وقتی کسی نیست یادمون
میای به دادم میرسی
فقط تو عالم مــــــــــادره
که خیلی درکم میکنه
سفره ی مــــــــــادر ؛دور هم
بچه هاش و جمع میکنه
پای سفره ی فاطمیــــــــــه
همه پســــــــــرا سینه زنن
آی مــــــــــادر
برسر میزنن
با روضه هــــــــــات گریه کنم
با نوحه هات سینــــــــــه میزنم
یاد تن کبــــــــــود تو
مــــــــــادر کبــــــــــوده بدنم
#هیات#مادر#فاطمیه#سینه_زنی#وای_مادر#فاطمه#چادرخاکی#چادر_خاکی#روضه#امیرالمومنین#پیغمبر#گریه
اگر دوست داری که در تمامی کارهایی که انجام میدی فرد موفقی باشی و چیزی جز کامیابی و موفقیت رو تجربه نکنی، اولین گام برای رسیدن به چنین جایگاهی اینه که رویایی در سر داشته باشی... منظور من رویاهایی که در خواب میبینی نیست، اگرچه چنین رویاهایی هم خالی از لطف نیست، اما منظور من رویاهاییه که برای فرداهای زندگیت داری... تمامی آرزوها و رویاهایی که دوست داری اونها رو در زندگیت خلق کنی
بقول رابد جوان:چقدر تکلیفش بازندگیش معلوم بود
قهرمان که باشی، همیشه پُرِ زخمی،
زخمهایی که در طول سالیان زده اند و خورده ای قهرمان که باشی،
همیشه سنگینی و بارِ این زخمها را بِدوش داری و با خود حَمل میکنی امّا،
قهرمان که باشی، با وجودِ زخمهای نو و کهنه، باز می توانی که برخیزی.
اگرچه سال2012 نشد_نتونست یا نزاشتند قهرمان باشد
ولی امسال بااقتدار_و بدون مربی تونستند اولین قهرمان مدال آورنده ی مسابقات ریو باشند
قهرمانی مبارکت همشهری😊💪 کرماشان شاری شیرینه 💖😉😄 جیه گه ی فرهاد و شیرینه ❤😆😊
😢
عرفه آمده از یار خبر نیست چرا؟
چقدر ناله زنم آه ، کجایی آقا
رمضان که نشد و این عرفه هم نشد و
پس قرارا من و تو کی و کجا ای جانا
منتظرهات همه منتظر ماه حسین
انتظاری که گره خوده به این عاشورا
حاجیان در عرفات اند ولی من اینجا
بین این روضه ام و در حرم کرببلا
عرفه آمده یعنی که مهیا باشید
تا که همراه شوید با غم و اشک زهرا
سینه زن ها چقدر فرصتمان محدود است
پرچم و پیرهن آماده کنید بهر عزا
دوش دیدم که کسی در عرفاتم می گفت
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
هرکه مجنون حسین است بگو برخیزد
هرکه دیدار خدا خواست بیاید با ما
سلام
حرم حضرت آقا دعا گوام....
ان شاالله بزودی نصیب و روزیتون
دست ولی نعمت ز بس مشکل گشا شد
بین قنوتم " ربنا " هم " یا رضا " شد
سجاده ام را پهن کردم رو به مشهد
وقت اذان شرعیه نقاره ها شد
حجاج کعبه بار بستند و دوباره
_نازم به سلطانم_ که حج این گدا شد
با پنجره فولاد گفتم مشکلم را
بیرون نرفته از حرم دردم دوا شد
یک کیسه گندم ، چند تا دانه هزاری
مادربزرگم داد...چون حاجت روا شد
گر چه به زحمت دست دادم با ضریحت
در ازدحام جمعیت آن هم جدا شد
یا بن الشبیبت گریه ی ما را درآورد
خیرت قبول آقای من! روضه به پا شد
خونم میفتد گردنت یک روز آخر
چون تازه داغ دوری کرببلا شد